درآمد. تخمین اشتباه ناتو در جهان چند قطبی!
در بخش های پیشین این سلسله مباحث به اجمال از اعتراف صریح مقام های عالیرتبه ی امریکایی در خصوص مشارکت مستقیم در ایجاد گروه های تروریستی – از جمله داعش- سخن گفتم و دلیل دخالت نظامی دولت های یورو-آتلانتیک در سوریه و دامن زدن به جنگ داخلی تا سقوط دولت اسد را ناشی از اهمیت تلفیقی و ترکیبی ژئوپولیتیسم و انرژی دانستم. مدارک و مستندات ضمیمه ی این واقعیت – که فقط بخش کوچکی از آنها در نوشته های من آمده – به قدری قوی و غیر قابل انکار است که به ساده گی روی زوایای تاریک و پنهان جنگ داخلی سوریه نور آگاهی می افکند و هدف و منافع ناتو از تلاش برای سقوط اسد را به روشنی نشان می دهد. اشتباه بزرگ ناتو در جنگ داخلی سوریه به طور مشخص از پیروزی برق آسای آنان در عراق و لیبی ناشی می شد. در اواخر دهه ی نخست از هزاره سوم و ۳۰ سال پس از فروپاشی دیوار و مهملات “پایان تاریخ” و پیروزی “لیبرال دمکراسی” ناتو و به ویژه هیئت حاکمه ی ایالات متحد هنوز در دوران ریگان و کلینتون و بوش اول سیر و سیاحت می کردند. دامن زدن به جنگ های وحشتناک بالکان و سپس بمباران صربستان و اعتماد به نفس ناشی از شخم زدن افغانستان و عراق و لیبی و اعدام وحشیانه ی صدام حسین و قصابی معمر قذافی دولت اوباما را به این جمع بندی رسانده بود که در بدترین شرایط هم اوضاع سیاسی منطقه در واکنش به یورش ارتش ناتو بدتر از دوران بوش دوم نخواهد بود. آنان گمان می زدند که درست مانند لیبی می توانند با تسلیح اوباش تروریست در بن غازی شهر درعا را از طریق اردن به مکانی مناسب برای تجهیز تروریست ها تبدیل کنند و دو سه ماههِ دولت اسد را از کار بیندازند و بینگو. اما داستان فقط بر سر این نبود که سوریه با لیبی تفاوت داشت و منافع استراتژیک روسیه و ایران و حتا عراق اجازه ی این تطاول را به ارتش ناتو و تروریست هایش نمی داد. علاوه بر این ها و به جز ضعف اقتصادی و افول هژمونی امریکا در منطقه ی خاورمیانه واقعیت این بود که دوران خوش جهان تک قطبی با عروج اقتصادی چین و هند و اقتدار بلامنازع نظامی روسیه به پایان رسیده بود. کودتای ۲۰۱۴ میدانِ اوکراین و کمک مستقیم امریکا به کسب قدرتِ نئوفاشیست ها امریکا را در خوابی عمیق فرو برده بود. از نظر باراک اوباما و مشاوران امنیتی اش “روسیه فقط یک پمپ بنزین بزرگ بود” با “یک مشت رهبرِ دهاتی!” غفلت– و به نظر من اشتباه عمیق و استراتژیک روسیه در ماجرای کودتای اوکراین – و مماشات چین در قبال دخالت های گستاخانه ی امریکا در تایوان و استان سین کیانگ و حضور در هند رهبران آمریکا را به چنان ورطه یی از محاسبات غلط استراتژیک انداخته بود که فکر می کردند با گسیل یک عده تروریست حرفه یی می توانند بساط دولت سوریه را هم به سرعت جمع کنند و…و بله تمام! ارزیابی از سقوط یکی دو ماههِ دولت سوریه– که ترکیه و اردن و عربستان و قطر و امارات و اسرائیل نیز به توهم آن دامن می زدند- کم و بیش ۱۳ سال طول کشید و مدنیت یک سرزمین تاریخی را از بیخ و بن ویران کرد. اکنون که بشار رفته و جولانی آمده است “از شب هنوز مانده” شش دانگی! همان طور که زایمان حامد کرزای و اشرف غنی در افغانستان به سقط جنین انجامید و طالبان را مجدداً از غارها بیرون کشید؛ همان طور که عراق پساصدام هرگز به روی پاشنه ی مطلوب ناتو نچرخید؛ همان طور که لیبیِ پساقذافی به پر و پای غرب و ترکیه پیچید؛ همان طور که یمنِ عبدِربه منصور با انفجار حوثی ها در دستان ائتلاف عربستان ترکید… سوریه نیز از این قواعد خارج نبود و نیست. جایگزینی یک تروریست حرفه یی به جای دولت استبدادی سرمایه داری بشار اسد پیروزی نیست. ورود در سیاهچالی تو در تو و ناشناخته است که هر آینه ممکن است بازیگران آن را به ورطه یی تاریک فرو کشد. برای غرب البته که عروج جریان ارتجاعی مجاهدینِ ربانی – مسعود و سپس طالبان به جای دکتر نجیب یک پیروزی بزرگ علیه اتحاد جماهیر شوروی بود، کمااینکه تثبیت دولت ایاد علاوی در عراق می توانست منافع امریکا را حفظ کند اما قرار نیست سیر وقایع آینده ی سوریه روی نقشه یی که در کنفرانس آستانه – از سوی روسیه و ترکیه و جمهوری اسلامی ایران- ترسیم شده است پیش برود.
منبع: